امیرعلیامیرعلی، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 9 روز سن داره

عشق مامان و بابا

اولین سرما خوردگی امیرعلی

دیروز که صبح می خواستم سر کار بیام متوجه شدم دست و پاهای امیرعلی یه خورده گرمه. شبش هم زیاد خوب نخوابیده بود و همش نق می زد توی خواب. خلاصه صبح پیش مامانی موند و ظهر که برگشتم احساس کردم یه خورده بی حاله. عصر به همراه بابا به بیمارستان کودکان پیش زن دایی الناز رفتیم تا معاینه ات کنه. یه خورده دارو بهت داد و برگشتیم . دیشب هم یه خورده تب داشتی. زود زود خوب شو امیرعلی
15 اسفند 1391

تغییر نام وبلاگ امیرعلی

زمانی که مامان باردار بود و هنوز نمی دونست نی نی توی راه پسمله یا دخمل تصمیم گرفت که یه وبلاگ براش بسازه و از اونجایی که نمی دونست چه نامی براش انتخاب کنه عنوان نی نی کوچولوی ما رو انتخاب کرد. ولی تو داری هر روز بزرگ تر می شی و من با خودم فکر کردم وقتی واسه ی خودت مردی شدی اسم وبلاگت شاید برات یه خورده مسخره بیاد. البته تو همیشه نی نی کوچولوی ما هستی و خواهی بود. ولی من اسم وبلاگت رو به امیرعلی جون تغییر دادم و از این به بعد این وبلاگ رو برات آپدیت می کنم.
24 بهمن 1391