اولین سرما خوردگی امیرعلی
دیروز که صبح می خواستم سر کار بیام متوجه شدم دست و پاهای امیرعلی یه خورده گرمه. شبش هم زیاد خوب نخوابیده بود و همش نق می زد توی خواب. خلاصه صبح پیش مامانی موند و ظهر که برگشتم احساس کردم یه خورده بی حاله. عصر به همراه بابا به بیمارستان کودکان پیش زن دایی الناز رفتیم تا معاینه ات کنه. یه خورده دارو بهت داد و برگشتیم . دیشب هم یه خورده تب داشتی. زود زود خوب شو امیرعلی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی